قزوین یکی از شهرهای بزرگ ایران در باختر و مرکز استان و شهرستان قزوین است. این شهر در بلندای ۱٬۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده است. ریشه شهر قزوین متعلق به دوران ساسانیان است. قزوین در زمان حکومت صفوی ۵۷ سال پایتخت ایران بوده است و به همین دلیل دارای اماکن و موزههای تاریخی بسیاری میباشد. قزوین از نظر تعداد اثر تاریخی رتبه نخست در ایران و سوم در جهان را دارد. قزوین پایتخت بزرگ خوشنویسی ایران است و از جمله خوشنویسان معروف میتوان به میرعماد قزوینی اشاره کرد. در شهر قزوین آثار کهن و باستانی گوناگونی از جمله حمام قجر، کاخ چهلستون، امامزاده حسین، خیابان سپه (اولین خیابان ایران) قرار دارد.
قزوین به دلیل قرار گرفتن در گلوگاه ارتباطی استانهای شمالی و غربی کشور، نزدیکی به تهران، دارا بودن چندین شهر صنعتی و نیز برخورداری از چندین دانشگاه -از جمله دانشگاههای بینالمللی امام خمینی، علوم پزشکی و آزاد اسلامی- و شماری دانشگاه غیردولتی از موقعیت خوبی برخوردار است.
قزوین به علت دارا بودن ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باغستان در اطراف شهر و وجود بوستان ۱٬۴۰۰ هکتاری باراجین در سال ۱۳۹۲ از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد.
قزوین شهری فارسیزبان است و زبان مادری اکثر اهالی شهر قزوین فارسی میباشد.بعد از فارسی، زبانهای ترکی و تاتی رایجترین زبانهای شهر قزوین هستند. علیرغم جمعیت قابل توجه ترکها و تاتها در شهر قزوین، اغلب آنها بومی خود شهر نمیباشند و از نقاط دیگر استان به این شهر آمدهاند، بهخصوص که اکثر اهالی شهرها و روستاهای استان قزوین را ترکها و تاتها تشکیل میدهند.کردها از دیگر اقوام شهر قزوین هستند.ره آورد شهر قزوین پسته، باقلوا و شیرینی است.نوشتههای باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی میکند و پس از آن در نوشتههای اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» و یا «آرساسیا» شناخته میشده است. اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده است. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» میدانند؛ و بر این باورند که قوم کاسپیها که در سواحل دریای خزر میزیستند به مرور کوچ کردند و شهر قزوین را بنا نهادند. و به همین دلیل است که در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحرالقزوین» ذکر شده است.نوشتههای باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی میکند و پس از آن در نوشتههای اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» و یا «آرساسیا» شناخته میشده است.اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شده است. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» میدانند؛ و بر این باورند که قوم کاسپیها که در سواحل دریای خزر میزیستند به مرور کوچ کردند و شهر قزوین را بنا نهادند.و به همین دلیل است که در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحرالقزوین» ذکر شده است.
مردم قزوین در گذشته بر اساس موقعیت اجتماعی خود پوشش متفاوتی داشتهاند اما امروزه زنان و مردان قزوینی دیگر به ندرت از پوشاک و لباسهای رسمی و سنتی خود استفاده میکنند، لباسهای رسمی قزوینیان در گذشته بدین شرح بودهاست:
برای متمایز بودن افراد اعیان از قشر کم در آمد، کلاههای متفاوتی بر سر میگذاشتند، پیراهنها معمولاً به رنگ سفید و ساده و دکمه یقه آن بر شانه چپ بسته میشد و در میان سینه چپ، از شانه تا زیر سینه، چاکی داشت. پس از آن پیراهنهایی با یقههای بلند به نام یقه «قزاقی» متداول شد و سپس یقه «ملایی» جای آن را گرفت. دیگر تن پوش مردان قزوینی «ارخالق» نام داشت که ارخالق پیراهن جلو باز بسیار بلندی بود که تا انتهای پا میرسید و در ناحیه کمر تنگ و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو، دو چاک بلند تا کمر داشت. همچنین شلوار قشر کم درآمد از جنس کرباس و به رنگ آبی یا مشکی بودهاست که کمر آنها با نخهای پنبهای سفت میشده و بلند و گشاد بودهاند، ولی افراد ثروتمند از شلوارهای دکمهدار استفاده میکردند. پاپوش مردان قزوین گیوههای به نام جوراب و آجیده بودهاست ولی افراد اعیان از گیوههای مرغوب و بهتری به نام ملکی استفاده میکردند.زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته میپوشیدند. به طوری که شلیته به اندازه یک وجب و یا حتی کمتر از دامن آنها بیرون میآمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت و کرباس بود و به شکلها و رنگهای گوناگونی ساخته میشد. جوانان اغلب روی شلیتههای خود را با نخهای رنگی گلدوزی میکردند. شلیته گُلدار جوانان دارای سجاف پهن بود. برخی دیگر از شلیتهها به جای سجاف لیفه داشت. شلیته لیفه دار از پارچه ضخیم و سنگین مانند مخمل، ترمه، تافته ابریشمی و.. ساخته میشد. معمولاً قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و آن را به حالت تزئینی در میآوردند که به آن دالبُر و دندان موشی میگفتند.
در حدود صد سال پیش در زنان اعیان از یل یا نیم تنه قزوینی استفاده میکردند که از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته کرم رنگ تهیه میشد. در قسمت جلوی آن، هجده دکمه فلزی پی در پی میدوختند. زنان در زیر شلیتههای خود شلوارهای مشکی میپوشیدند، دمپای این شلوارها تنگ و بالای آن گشاد بود و آنها را با بند تنبان میبستند.
پاپوش زنان نیز بر اساس وضعیت مالی انواع مختلفی داشتهاست. اصولاً قشرهای کم درآمد از گیوههای ظریف و زنان اعیان نیز از کفشهای چرمی مدل روز استفاده میکردند.
سردر عالی قاپو یکی از آثار تاریخی و گردشگری در شهر قزوین است که در ابتدای خیابان سپه – نخستین خیابان ساخته شده در ایران – قرار دارد. این بنا سردر یکی از هفت در ورودی به ارگ سلطنتی صفویان بوده است؛ و در اصلی جنوبی است که به خیابان و میدان شاه باز میشده و تنها در از این مجموعه است که اکنون به یادگار مانده است.این بنا نخست در دوره شاه طهماسب ساخته شده و در زمان شاه عباس اول بهصورت کنونی تغییر شکل یافته است. در دوران ناصر الدین شاه نیز، تعمیرات و اضافاتی صورت گرفت و در دوران پهلوی اول به علت اقامت پلیس در آنجا ابتدا نام «نظمیه» و سپس «شهربانی» در ترنج بالای سردر به خط مرحوم عبدالعلی پزشکیان، معلم خط قزوینی، گچبری گردید و در زمان پهلوی دوم قسمت اضافی بالای سردر را در زمان پهلوی دوم حذف نمودند. بر پیشانی این سردر رفیع که ۱۷ متر ارتفاع دارد، کتیبهای با کاشی معرق به خط ثلث از علیرضا عباسی - خوشنویس معروف عهد صفوی - جلوهگر است. بر فراز این کتیبه، پنجره مشبک بزرگی از کاشی قرار گرفته است. بیش از دو گوشوار بلند در طرفین سردر که بر بالای طاقنمایی واقع شده که بنا را به ساختمانهای هم جوار پیوند میداده است.این سردر، ورودی اصلی به دولتخانه دوران صفویه بود. بنای سر در شامل ایوان رفیع ورودی با قوس تیزهدار و سه ریف طاقنما در طرفین آن است. گوشوارههایی با ستوننماهای آجری در دو طبقه، نمای سردر را تکمیل میکنند. هشتی متصل به ایوان ورودی به شکل هشت ضلعی است و در طرفین محور ورودی آن اتاقهای نگهبانی قرار دارد. در این هشتی پلکانهایی دیده میشود که به طبقه بالا - جایگاه نقارهزنان - راه مییابند. کتیبه و شباک کاشی، تنها تزیینات باقیمانده در ایوان ورودی است. در طرف شرقی این سردر که پیش از مشروطیت رختشویخانه بود، مدرسهای به نام امید در سال ۱۳۲۰ قمری احداث شد که از اولین مدارس نوین ایران میباشد.
شاردن سیاح فرانسوی به کتیبه دیگری در این سردر که مضمون آن بیت معروف زیر است و در حال حاضر وجود ندارد اشاره میکند: گشاده باد به دولت همیشه این درگاه به حق اشهد ان لا اله الا الله
عمارت چهلستون یا کلاه فرنگی یکی از آثار مهم دوره صفویه در قزوین است که در مرکز شهر قزوین و در جنوب سبزه میدان (میدان آزادی)، در میان باغ بزرگی واقع شده است و تنها کوشک باقی مانده از مجموعه کاخ های سلطنتی روزگار شاه طهماسب است. این بنا در دوره قاجاریه توسط محمد باقر سعدالسلطنه فرماندار وقت قزوین بازسازی شد و چهلستون نام گرفت.
بنا ساختمانی هشت ضلعی به مساحت تقریبی ۵۰۰ متر مربع است که بر اساس نقشه یک معمار ترک در دو طبقه ساخته شده است و دارای تالارها و اتاق های کوچکی در هر طبقه است. رواقی با ستون های آجری و قوس های نیم دایرهای بنا را در برگرفته و بر بالای آن ایوانی با ستون های چوبی استوار گردیده است. نقاشی های دیواری طبقه اول نمونه ای از هنر نگارگری مکتب قزوین و دارای شهرت جهانی است. مکتب حاکم بر این نقاشیها از تغییر و تحولات سیاسی نیز تاثیر گرفته، به نحوی که ظهور نادرشاه و مکتب افشاریه در چهل ستون دیده میشود. همچنین ظهور قاجار نیز در سومین لایه نقاشیهای کاخ چهل ستون دیده میشد که به مرور زمان از میان رفته است. این دیوارهای مزین به نقاشی و دیوارنگاره ها در نوع خود منحصر به فرد بوده و وجود سه لایه دیوار نگاره حاکی از گذشت ادوار مختلف تاریخی بر آن است.
تالار بزرگ طبقه دوم با ارسی های پنج چشمه ای در چهار جهت اصلی به محوطه غلام گردش بالا می پیوندد که دارای سقف بلندی از خنچه پوش بوده است
از این بنا هم اکنون به عنوان گنجینه (موزه) قزوین استفاده می شود.
گفته اند بنای هشت بهشت اصفهان با گرته برداری از این اثر ساخته شده است.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به آژانس مسافرتی و گردشگری قدس گشت می باشد.
طراحی وب سایت : ایران تکنولوژی